شهید گمنامی که یک شهر را به خط کرد/ستاره دنبالهدار
تاریخ انتشار: ۷ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۱۴۷۲۶
خبرگزاری فارس - چهارمحال و بختیاری، مریم رضیپور| زمزمه آمدنشان از چند هفته پیش در همه کوچهها و خیابانهای شهر پیچیده بود چشمهای زیادی آمدنشان را به انتظار نشسته بودند.
دیگر رسم شده بود که هر سال ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تعدادی از این آقازادهها مهمان شهرها و روستاهایمان باشند.
محل آرام گرفتنش از ۲ سال پیش آماده شده بود، جلسات هماهنگی دستگاهها از سه ماه پیش آغاز شد اما نگرانیهایی هم بود، به خاطر شلوغیها و اغتشاشات عدهای اراذل و اوباش، همه نگران بودند که نکند مردم برای استقبال نیایند یا جمعیت کم باشد، آبرویمان پیش مهمانمان برود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رفتوآمدها به شهرمان زیاد شده بود مدام سرکشی میکردند و اقدامات چِک میشد که نکند چیزی کم باشد.
۲۹ آذرماه مهمانان وارد شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری شدند و قرار بود تا روز شهادت حضرت زهرا(س) در مراسمات مذهبی مختلفی شرکت کنند و بعد راهی محلهای قرار و آرامش خود شوند.
پُردنجان، میزبان یک شهید گمنام
اینجا در شهر پُردنجانِ شهرستان فارسان، ساعت ۹ صبح ۶ دیماه ۱۴۰۱ همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرای مرضیه(س) در میدان اصلی شهر جمع شده بودیم تا مهمانمان از راه برسد حسابی همه جا را آب و جارو کرده بودیم بوی اسپند و ذغال بلند شده بود.
همهمه مردم زیاد شده بود یکی میگفت چرا نیامد؟ دیگری میگفت نکند پشیمان شده باشند...
آخرین پیچ جاده به سمت شهر از همانجا پیدا بود که ناگهان یکی از اهالی فریاد زد آمدند آمدند...
سر چرخاندم به جمعیت نگاهی کردم صورتهایشان قرمز بود و گونههایشان بیشتر، اما آرام بودند از کسی صدایی بلند نمیشد معلوم بود مدتهاست بیصدا اشک میریزند.
به یکباره صدای یا زهرایی از میان جمعیت بلند شد و ناگهان مادری صدای شیونش پهنه آسمان را شکافت نوای پسرم آمد پسرم آمد را دیگر همه میشنیدیم.
همه تعجب کرده بودیم ما که در شهرمان همچین مادری نداشتیم که فرزندش جاویدالاثر باشد آن زن هم جوان بود نمیآمد مادر این آقازاده باشد.
به یکباره یادم افتاد آخه این آقازاده که گمنام است پس کو مادرش پس کو خواهرش که شیون کند و کِل بکشد و لالایی برایش بخواند.
خودم را جای خواهرش گذاشتم که شاید در یک جایی از این خاک هنوز منتظر جگرگوشهاش است مگر میشود خواهر باشی و عاشق برادر نباشی صدای هق هق زنان و دختران بلند شده بود بوی یاس توی کل شهر پیچیده بود خدایی مداح هم خوب همنوایی میکرد.
شهید گمنام سلام خوش آمدی به شهر ما...
هر کسی با زحمت جمعیت را کنار میزد و خود را به تابوت میرساند دستی به آن میکشید و بعد به سر و روی خود میکشید و یا پارچهای و چفیهای را تبرُک میکرد.
چشم چرخاندم در میان جمعیت دختران و پسرانی را دیدم که با تیپهای مختلف یکی مانتویی یکی چادری یکی تار مویش پیدا بود و راستی راستی انگار برای مهمانی آمده بود لاکهای قرمز و جیغش از نگاهم پنهان نماند و آن یکی سفت چادرش را گرفته بود اما کنار یکدیگر ایستاده بودند و چشمهایشان تَر بود.
پسران جوان و نوجوانی را دیدم که بعضیهایشان حسابی به خود رسیده بودند موهایش طبق مُد روز اصلاح شده بود لباسهای مُد روز پوشیده بودند برخیهایشان چفیه به گردن داشتند اینها هم کنار یکدیگر ایستاده بودند اینها هم چشمهایشان قرمز بود.
مادربزرگها و پدربرزگهای پیری که تا دیروز به بهانه پیری و سرمای هوا از خانه بیرون نمیآمدند اما امروز و در این لحظه عصا به دست همراه نوههایشان در صف اول تشییع حضور داشتند و نه سرما و نه پیری حریفشان نشده بود.
صدای لالایی مادرها بلند بود
صدای لالایی گفتن مادرها با لهجه شیرین بختیاری بلند بود انصافا مداح هم وقتی شور جمعیت را میدید از جان مایه میگذاشت، نماز را که خواندیم دیگر ساعت ۱۰ شده بود اما هنوز هوا با سرمایش خودنمایی میکرد و شانس آوردیم بارندگی نداشتیم اما به خاطر بارشهای روزهای گذشته مسیر خاکی تا یادمان گِلی شده بود و همین راه رفتن را سخت میکرد.
وقتی پیکر مطهر شهید بر روی دستان جمعیت راه افتاد باورم نمیشد همان پیرمرد و پیرزنهایی که تا دیروز از درد پا مینالیدند حالا جلوتر از جوانها به راه افتاده بودند و نوهها و کوچکترها هم پشت سرشان.
تمام مسیر سربالایی بود و خاکی کفشهایمان گِلی شده بود اما هیچ کس غُر نمیزد هر چه بالاتر میرفتیم جمعیت بیشتر میشد بالای یک بلندی ایستادم تا انتهای جمعیت را ببینم و آن چیزی که میدیدم برایم غیرقابل باور بود، پرده اشک مقابل چشمانم نمیگذاشت این تصویر زیبا را که به برکت وجود این شهید گمنام ایجاد شده است تماشا کنم این تصویر زیباترین ستاره دنبالهدار خلقت است که تا به حال دیدهام.
با دیدن این صحنه بیاختیار یاد آن کاروان پیادهای افتادم که زمان جنگ از لردگان شهر پیاده کشور به سمت خط مقدم جبهه حرکت کرده بود.
قطعا شهید نظارهگر ما است
قطعا شهید از آن بالا بالاها به این مردم نگاه میکند شاید هم به دنبال فردی میگردد خواهری یا مادری یا حتی آشنایی اما به قول روضهخوان شاید مادرشان زهرا(س) دست به کمر در میان همین جمعیت به بدرقه فرزندش آمده باشد.
خودم را در میان جمعیت جا دادم به پیکر شهید خیره شدم و با خود زمزمه کردم ای برادرم که این گونه بر فراز دستها میروی تا در آغوش سرد خاک آرام بگیری به این جمعیت نگاه کن و بدان که خلق این صحنه به مدد حضور شماست که با وجود گمنامی آشناترین هستی برای این مردم.
بوی عجیبی در شهر پیچیده شبیه بوی یاس و چه دلنشین است خاطرات مردانی که در پی نام و شهرت نبودند و در خانه گمنامی خود آرام خفتند اینان شاید در سرزمین ما گمنام باشند اما در آسمانها مشهورترین هستند.
شاید تا چند روز گذشته تصاویری از این شهر به جهان مخابره شد که آن را چند نفری فریبخورده خلق کرده بودند اما فردا این تصویر به جهانیان خواهد گفت ما تا پای جان پای ارزشها و انقلاب و رهبری ایستادهایم.
امروز هفت دیماه ۱۴۰۱ فیلمها و عکسهایی در شبکههای مجازی از مراسم تشییع یک شهید گمنام در شهر پُردنجان شهرستان فارسان دست به دست میشود که حس خوب سربلندی را برای من و همشهریهایم به ارمغان آورده.
پایان پیام/68024
منبع: فارس
کلیدواژه: شهید گمنام مراسم تشییع شهرستان فارسان چهارمحال و بختیاری شهادت حضرت زهرا س شهید گمنام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۴۷۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
متوسط طول عمر پستانداران چقدر است؟
اینفوگرافیک زیر میانگین طول عمر پستانداران را با استفاده از دادههای Discover Wildlife و سازمان ملل متحد به تصویر کشیده است.
به گزارش روزیاتو، اینفوگرافیک زیر میانگین طول عمر پستانداران را با استفاده از دادههای Discover Wildlife و سازمان ملل متحد به تصویر کشیده است.
طول عمر انسان در حال افزایش استپستانداران، به عنوان موجودات خونگرم با مو یا خز تعریف میشوند که از شیر غدد پستانی برای نوزادان خود استفاده میکنند. در حالی که حیوانات کوچکتر مانند راسوها معمولاً ۱ تا ۲ سال عمر میکنند، همتایان بزرگتر مانند فیلها میتوانند برای چندین دهه زنده بمانند و در راس آنها نهنگ ها، میتوانند ۲۰۰ سال یا حتی بیشتر عمر کنند.
طول عمر انسان افزایش قابل توجهی داشته است. طبق گزارش بخش جمعیت سازمان ملل متحد، میانگین امید به زندگی در جهان از ۴۷ سال در سال ۱۹۵۰ به ۷۲ سال در سال ۲۰۲۲ افزایش یافته است که نشان دهنده افزایش ۲۵ ساله است. از عوامل تاثیرگذار در افزایش طول عمر انسان میتوان به تغذیه، دارو و دسترسی به منابع ضروری، اشاره کرد.
با این حال، همانطور که طول عمر انسان شکوفا میشود، میتواند تأثیر نامطلوبی بر جمعیت پستانداران حیات وحش داشته باشد. طی ۱۰۰،۰۰۰ سال گذشته، افزایش جمعیت انسانی باعث کاهش ۸۵ درصدی زیست توده پستانداران وحشی شده است.
امروزه، دامها ۶۲ درصد، انسانها ۳۴ درصد و پستانداران وحشی تنها ۴ درصد از زیست توده پستانداران جهان را تشکیل میدهند
علیرغم کاهش تنوع پستانداران، زیست توده کل پستانداران زمینی به طور قابل توجهی افزایش یافته است و در طول ۱۰،۰۰۰ سال گذشته تقریباً ۹ برابر شده است.